خداحافظ انجمن خداحافظ وبلاگ

ساخت وبلاگ
سلام!

ترم دوم بودیم که تصمیم گرفتیم انجمن را دوباره روبه راه کنیم این در حالی بود که حتی دسترسی به هیچ کدام از اعضای قبلی انجمن هم نداشتیم و حتی نمی دانستیم برای شروع کار باید به کجا بریم ؛ با جست و جو و تشویق استاد رسولی شروع کردیم.

و یادم میاد روزی که با بچه ها در این باره صحبت کردیم  بچه ها قبول کردند استارت کار انجمن را با هم بزنیم ...

  با شکرانه صحبت کردیم و شکرانه قبول کرد  دبیر بشه در حالی که هیچ کدام درست نمی دونستیم وظایمون چیه!

به معاونت رفتیم قرار شد درباره اعضای شورای مدیریت وظایف آن ها و وظایف کلی انجمن از سایت مطالعه کنیم...

یادم می اید داخل همین کتابخانه دانشکده ی خودمان بود همه جیز را خواندیم برگشتیم به کلاس برای تعیین دقیق مسیول هر پست همه پست ها را روی تخته نوشتیم قرار بر این شد شکرانه همان دبیر باشه مطهره روابط عمومی شیما اموزش المیرا پژوهش و من که مسیول وبلاگ شدم.

و شاعر صحیح فرموده :

بس که خشکی بس که دریا در ره است    تا مپنداری که راهی کوته است

انجمن را باهم شروع کردیم در حالی که همه ما هنوز گیج بودیم و نمیدونستیم چطور باید شروع کنیم.

اولین پست را بهمن ماه 94 گذاشتم ، معرفی انجمن اون موقع کلی ذوق داشتم و بعد  از ان از اسفندماه شروع پست های جدی بود ...

بعد اولین کارگاه اولین مسابقه اولین نقد فیلم و...کم کم راه افتادیم و انصافا که با سختی های زیادی روبرو بودیم سختی هایی که در مدت 1سال ما را به جایی رساند که به ذهنمان رسید همگی استعفا بدیم و در این راه دبیر عزیزمان بسی مقاومت کرد و بسی زخم خورد  و بسی  یک تنه بار مسیولیت هارو به دوش کشید اما هرگز کوتاه نیامد راضی به  خوابیدن انجمن نو پای مان نشد. 

با وجود همه سختی ها همه ی ما حضور در انجمن را انتخاب کردیم چرا که احساس کردیم اگرچه مجبور باشیم با سختی ادامه بدیم باز بهتر از دست روی دست گذاشتن و نشستنه..

که شاعر خودش فرموده :

کوشش بیهوده به از خفتگی 

البته در اون حدم بیهوده نبود.

خلاصه که جا داره تشکری کنم از همه کسانی که ما را در اداره این انجمن یاری نمودند و (یاری ننمودند)

و خارج از شوخی تشکری کنم از همه بچه هایی که در بخش های مختلف انجمن علی الخصوص وبلاگ ما رو یاری کردند زهرای عزیز که بخش دلنوشته را به عهده داشت همچنین بنفشه و معصومه و خانم ها کوشکستانی و علیرضایی عزیز که در اداره وبلاگ من رو یاری کردند.

همچنین زهرا و فرزانه عزیز که در بخش کانال ما رو کمک کردند.

اما تلخ حرف نزنم که انصافا اداره انجمن اگر چه سختی داشت اما مهم تر از همه افزایش مهارت ما رو در گروه به همراه داشت که این خودش می تونه از هر نتیجه ای مهم تر باشه.

شکرانه مطهره المیرا وشیمای عزیز؛ 

حضور و همکاری با شما رو دوست داشتم و امیدوارم بعد از این در هر کجا که هستید شاد و سلامت و موفق باشید.

ویک خسته نباشید جانانه به هممون که واقعا همه کارهای این دو سال یکطرف این کارگاه آخری یکطرف!

اگر چه  که برامون خیلی سخنته اما از قدیم هم گفتند که این میز ها و مقامات دنیایی به کسی وفا نکرده لاجرم چاره ای نیست جز اینکه  ما خداحافظی کنیم .

در ضمن من یکی  که حقوق مزایام رو روی هم جمع کردم بعد از تحویل پست قراره یه مسافرت حسابی برم  البته  حالا که دقیق فکر می کنم کارای خیلی زیادی میتونم باهاش انجام بدم

بقیه رو نمیدونم با حقوقشون چیکار میکنن حتما اونا هم برنامه هاشون رو ریختن

نمی خوام زیاد غم انگیزش کنم ولی با توجه به اینکه همیشه روی بخش شعرانه تاکید داشتم :

سلام ای غروب غریبانه دل 
سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی 
خداحافظ ای شعر شبهای روشن
خداحافظ ای شعر شبهای روشن 
خداحافظ ای قصه عاشقانه...

و نکته ی مهم اینکه خانم صمدی الان مسئول وبلاگ هستند و از این به بعد اداره وبلاگ با ایشونه که من هم به نوبه خودم آرزوی موفقیت برای تیم جدید دارم .


مشاوران برتر...
ما را در سایت مشاوران برتر دنبال می کنید

برچسب : خداحافظ,خداحافظ, نویسنده : 7moshavereh-alzahra2 بازدید : 16 تاريخ : پنجشنبه 9 آذر 1396 ساعت: 4:05